دلم می خواد یه چیزی رو بدونی دیگه نه عاشقی نه مهربونی
منم دیگه تصمیم و گرفتم اصلا نمیخوام که پیشم بمونی
دیشب که داشتم فکرام و میکردم دیدم با تو تلف شده جوونی
یه جا یه جمله قشنگی رو دیدم عاشقو باید از خودت برونی
چه شعرایی من واسه تو نوشتم تو همه چیز بودی جز اسمونی
یادت میاد منتم و کشیدی؟ تا که فقط بهت بدم نشونی
یادت می یاد روی درخت نوشتی تا عمر داری برای من میخونی
یادت می یاد حتی سلام من رو گفتی به هیچ کس نمی رسونی
حالا بیار عکسامو تا تموم شه اگر که وقت داری اگه می تونی
نگو خجالت می کشی میدونم تو خیلی وقته دیگه مال اونی
خوش باشی هر کجا که میری الهی واست تلافی نکنه زمونی
نظرات شما عزیزان: