امدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟ بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
نوشداروئی وبعد از مرگ سهراب امدی سنگدل این زودتر می خواستی حالاچرا؟
عمرما را مهلت امروز وفردای تونیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا؟
نازنینا مابه ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون باجوانان نازکن با ماچرا؟
اسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند درشگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجرگل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بودغوغا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟