برایت نوشته بودم همیشه مهرت را در قلبم پنهان می کنم و مطمئن باش که هرگز کسی نمی تواند مهرت را از دل من بدزدد و قفل طلایی رنگی را که بر ان زده ام بازش کند.
دوستت دارم نه برای اینکه خورشید را دوست دارم،دوستت دارم نه برای اینکه عشق را دوست دارم، دوستت دارم نه برای اینکه لبخند را دوست دارم،دوستت دارم برای اینکه می خواهم با خاطرات زندگی کنم،دوستت دارم با صداقت،بی نهایت،تا قیامت.دوستت دارم تا زمانی که پروانه عاشق گل است و ماهی عاشق دریاست،دوستت دارم مثل پرنده ای که به گل عشق می ورزد.دوستت دارم مثل دهقانی که به زمین عشق می ورزد.عشق را دوست دارم به خاطر انتظارش و تو را دوست دارم به خاطر محبتت، گل سرخ را دوست دارم چون رنگ قلب من است ،رنگ قلبم را دوست دارم به خاطر اینکه تو در ان جای داری.تو را چون صبح فردا دوست دارم تو را تا بیکران ها دوست دارم.
امشب اسمان دلم ابری است چه زیباست غم ان را با گریه ای برایت سبک کنم.اشک در استانه چشمانم حلقه زده است و من قایق اندیشه ام را بر خلاف جهت زمان به عقب باز می گردانم که به سرعت باد می گذرد.بگذار اعتراف کنم که از تمامی زیبای ها و ارزوهایم بیشتر دوستت دارم.